هشتمین نشست از سلسله نشستهای مجازی سمپوزیوم ملی مسائل حل نشده بیلان آب کشور (upwb.ir) با عنوان «چالشهای مرتبط با دادههای پایه بیلان آب در بخش آب زیرزمینی» چهارشنبه مورخ ٧ مهر ماه ۱۴۰۰ از ساعت ۱۲ الی ١٤ با حضور 53 شرکت کننده به صورت مجازی برگزار شد.
آقای دکتر ناصری با معرفی سخنرانان ،آقایان مهندس شاه حسینی (معاونت مطالعات و تخصیص حوضه آبریز اترک و حوضههای شمالی کشور و همینطور رئیس سابق گروه آب زیرزمینی دفتر مطالعات پایه شرکت مدیریت منابع آب) و مهندس توانا (مهندسین مشاور یکم و کارشناسی ارشد آب زیرزمینی)، نشست هشتم را آغاز کردند.
در ادامه آقای مهندس شاه حسینی مطالب خود را در زمینه چالشهای مرتبط با دادههای پایه بیلان آب در بخش آب زیرزمینی اینچنین ارائه دادند:
دادههای آب زیرزمینی مورد استفاده در بیلان منابع آب به چهار گروه تقسیم میشوند:
- سطح آب زیرزمینی (تهیه نقشههای همعمق و همتراز سطح آب و ترسیم هیدروگراف معرف آبخوان)
( محاسبه حجم جریانهای زیرزمینی ورودی و خروجی از آبخوان، تبخیر از سطح آبخوان و تغییرات حجم مخزن)
( تحلیل تغذیه از جریانات سطحی و زهکشی از آبخوان)
- آمار منابع و مصارف آب زیرزمینی ( تعیین حجم برداشت از منابع آب زیرزمینی و برگشت از آبهای مصرفی)
- حفاری های اکتشافی و آزمایشات پمپاژ ( برآورد ضرایب هیدرودینامیک آبخوان K,T,S)
- مطالعات ژئوفیزیک ( تعیین جنس و ضخامت رسوبات و آبخوان آبرفتی)
سطح آب زیرزمینی
- اولین مطالعات آب زیرزمینی در سال ۱۳۳۴، در محدوده مطالعاتی فومنات ( استان گیلان) انجام شده است.
- اندازهگیری سطح آب زیرزمینی همزمان با مطالعات، در چاههای بهرهبرداری منتخب صورت گرفت.
- ایجاد و تکامل شبکه پایش سطح آب زیرزمینی به تدریج و از سال ۱۳۴۰ تاکنون انجام شده است.
- قدیمیترین هیدروگراف معرف مربوط به آبخوان اردبیل و از سال آبی ۵۱- ۱۳۵۰ تاکنون میباشد.
نکته بسیار مهمی که در تحلیلها باید مد نظر قرار گیرد این است که این شبکه پایش به تدریج و در طول۵۰ یا ۶۰ سال گذشته ایجاد و تکمیل شده و این تفاوت بازه زمانی ایجاد شبکه پایش در تحلیلهای تغییرات سطح آب و حجم مخزن خصوصاً در مواردی که ما سطحی بزرگتر از آبخوان آبرفتی و یا یک محدوده مطالعاتی شامل چند آبخوان و یا به طور مشخص در حوضههای آبریز درجه یک و دو و کشور را میخواهیم تحلیل کنیم بسیار موثر است. چون خیلی مواقع ممکن است که بسط شبکه پایش ما به مناطق با افت و خیز کمتر یا بیشتر، آنومالیهایی را به ظاهر نمایان بکند که اینها واقعیت آبخوانهای آبرفتی نیستند.
بحث دیگری که در آمار بیلان بسیار حائز اهمیت است بحث آمار منابع و مصارف آب زیرزمینی است:
- آماربرداری از منابع آب زیرزمینی از سال ۱۳۴۰ آغاز شد
- تا سال ۱۳۸۰ به صورت پراکنده و استانی و از این سال به بعد به صورت متمرکز و سراسری انجام شد.
- طی سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۰، هر سال ۳ تا ۱۳۵ محدوده مطالعاتی آماربرداری شده است.
- در پایان دوره، ۶۶ محدوده مطالعاتی اصلاً آمار برداری نشده بود و ما بقی بین ۱ تا ۱۰ بار آماربرداری شده بودند.
- آماربرداری سراسری دور اول سال ۱۳۸۰ شروع و سال ۱۳۸۴ منتشر شد.
- آماربرداری سراسری دور دوم سال ۱۳۸۶ شروع و سال ۱۳۸۹ منتشر شد.
- آماربرداری سراسری دور سوم سال ۱۳۹۶ شروع و انشاالله سال ۱۴۰۰ منتشر خواهد شد.
- هدف از تعریف آماربرداری سراسری، هم زمانی آمار در کشور بود که عملاً به یک دوره ۳ تا ۴ ساله محدود شد.
- در عملیات آماربرداری، هر منبع تنها یکبار مورد بازدید و اندازه گیری قرار میگیرد که در آماربرداری سراسری دور سوم به دو بار برای چشمه و قنوات افزایش یافت.
- محاسبه حجم برداشت از منابع آب زیرزمینی در دشتهای مختلف که در طی سه تا چهار سال و تنها یک تا دو مورد بازدید اندازهگیری قرار گرفتند، یقیناً از دقت کافی برخوردار نیست.
- به صورت پیش فرض، حل این مشکل از طریق منابع آب انتخابی کمی میسر میباشد.
- به منظور بازسازی ارقام مصارف از آبهای زیرزمینی، در سالهای مابین دورههای آماربرداری برخی از چاهها، چشمهها و قنوات، به عنوان منابع آب انتخابی تعیین و به طور مستمر مورد اندازهگیری قرار میگیرند. در این منابع، چاهها در طی دوره بهرهبرداری به صورت ماهانه و چشمهها و قنوات، ۲ تا ۴ بار در سال اندازهگیری میشوند.
مشکلات:
- تنها یک درصد از منابع آب زیرزمینی کشور(10420 هزار منبع) (۷۹۰۰ چاه، ۱۲۰۰ چشمه، ۱۳۲۰ قنات) به عنوان منابع آب انتخابی میباشند.
- این منابع در تمام محدودههای مطالعاتی انتخاب نشدهاند.
- در اغلب محدودههای مطالعاتی، تنها چاهها به عنوان منابع آب انتخابی تعیین شدهاند.
- در اغلب محدودههای مطالعاتی چاههای انتخابی صرفاً از میان چاههای کشاورزی انتخاب شدهاند.
- در تعیین چاههای انتخابی به شرایط موثر بر مصرف به ویژه عمق چاه و نوع و الگوی کشت توجه نشده است.
- منابع آب زیرزمینی دشت بر اساس منابع آب انتخابی دستهبندی ( خوشه بندی) نشده و لذا بازسازی احجام مصرف چندان ساده نیست.
حفاریهای اکتشافی و آزمایشات پمپاژ:
طی سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۹۵ ( دوره ۵۵ ساله):
- ۲۵۶۲ حلقه چاه اکتشافی با مجموع متراژ ۳۱۲ هزار متر شده است.
- به عبارت دیگر سالانه حدود ۴۷ حلقه چاه با مجموع متراژ ۵۶۷۰ متر حفر شده است.
- در این مدت، در هر شرکت آب منطقهای، سالانه 1.5 حلقه چاه با مجموعه متراژ ۲۰۰ متر حفر شده است.
- در حال حاضر حدود ۲۲۰ محدوده مطالعاتی فاقد چاه اکتشافی هستند. و این یعنی در محاسبات بیلان ضرایب S و T را عملاً باید کارشناسی انتخاب کنیم و موارد را محاسبات کنیم.
- دیگر محدودهها دارای 1 تا 84 حلقه چاه اکتشافی هستند.
- به طور متوسط در هر محدوده 1.5 حلقه چاه اکتشافی وجود دارد.
- با عدم لحاظ محدودههای فاقد چاه اکتشافی هر محدوده دارای 2.5 حلقه چاه اکتشافی است.
- تراکم بین یک حلقه در هر ۵۰۰۰ کیلومتر مربع ( دشت رودبار جیرفت) تا سه حلقه در هر ۱۰ کیلومتر مربع ( دشت لادیز)
- به طور متوسط در هر ۱۰۰ کیلومتر مربع، 0.5 حلقه چاه اکتشافی وجود دارد و این یعنی که خیلی اعداد قابلیت انتقال آب و مشخصاً ضریب ذخیرههایی که ما برآورد میکنیم میتواند خطای قابل توجهی داشته باشد.
- با عدم لحاظ محدودههای فاقد چاه اکتشافی، در هر ۱۰۰ کیلومتر مربع 1.1 حلقه چاه اکتشافی وجود دارد.
نکته قابل توجه این است که مقایسه تراکم چاههای اکتشافی با موقعیت نواحی دارای مطالعات نیمه تفصیلی و خصوصاً مدل ریاضی، گویای انجام این مطالعات در برخی نواحی فاقد اطلاعات اکتشافی کافی و در نتیجه دقت اندک ضرایب هیدرودینامیک و مطالعات مذکور میباشد.
مطالعات ژئوفیزیک:
- از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی کشور، تنها ۴۱۷ محدوده ( 68.5 %) دارای مطالعات ژئوفیزیک میباشند.
- در برخی از این محدودهها نتایج مطالعات فاقد نقشههای هم ضخامت آبرفت یا هم عمق سنگ کف و هم مقاومت عرضی است.
در واقع این همه بضاعت دادههای آب زیرزمینی است که میتواند مورد استناد محاسبات بیلان قرار گیرد و از کسری قابل توجهی برخوردار است.
در ادامه جناب مهندس دهبندی چند مورد را بطور کلی اشاره کردند :
با توجه به اینکه در جلسه قبل نشست چالشهای داده های هواشناسی و آب سطحی را داشتیم، خواهشمند هستم دوستانی که علاقمند هستند و در این زمینه صاحب نظرند به مطالب ارائه شده در تارنمای سایت مراجعه کنند و ببینند که آیا میتوانیم راه حلی هم ارائه دهیم و در واقع ما فقط ایرادگیر به دستگاه اجرایی نباشیم و بتوانیم کمکی هم انجام دهیم و در مورد آب زیرزمینی هم که امروز آقای مهندس توانا به نمایندگی از مجموعه زحمت ارائه مطالب را میکشند، اگر راه حلی در این مورد به نظر دوستان میرسد حتماً آن را از طریق تارنمای سمپوزیوم مطرح نمایند که برای همه قابل استفاده باشد. خواهش دیگری که دارم این است که شرکت کنندگان در نشست ( دانشجو، استاد، کارشناس و …) مسائل و مشکلات را مطرح کنید تا برای مثال آقای مهندس شاهحسینی که در این جا به عنوان نماینده دولت حضور دارند، مسائل و چالشها را بشنوند. به هر حال تا ما نواقص و مشکلات را مشخص و دستهبندی نکنیم و ابعاد آن در نیاید، پیدا کردن راه حل هم خیلی امکانپذیر نیست ضمن اینکه بسیاری از دوستان از جمله آقای شاهحسینی و دوستان آب منطقهای بسیاری از این مشکلات را میدانند، اما طرح آن از طرف استفاده کنندگان (دانشگاهیان، مشاوران و …) در واقع به نوعی جریان مطالبهگری هم ایجاد میکند و ما امیدواریم که این جریان باعث شود که نظام دادههای پایه منابع آب از نظر تنوع و کثرت پارامترها، از نظر صحت و دقت و سرعت دسترسی سروسامان پیدا کنند. همچنین از آقای شاهحسینی خواهش میکنم که این نگرانیها و مشکلات را به روسای حوزه و معاونین مطالعات منتقل کنند.
آقای مهندس دهبندی در ادامه از مهندس توانا درخواست کردند که ارائه خود را آغاز کنند. آقای مهندس توانا به عنوان کارشناسی که در هر سه دوره بیلانهای صورت گرفته حضور داشتند ارائه خود را در مورد چالشهای آمار آب زیرزمینی آغاز کردند. ایشان گفتند که هدف بنده صرفاً لیست کردن مجموعهای از شایعترین مشکلات و چالشها است که با کمک صاحب نظران، همکاران و متخصصان (چه در جایگاه حکومتی و چه در جایگاه مشاوره) گردآوری شده است که در ادامه ارائه میشود.
وقتی که ما میخواهیم یک مطالعات آب زیرزمینی را انجام دهیم و به سرانجام برسانیم معمولاً بین ۵ تا ۶ شاخه مختلف را باید کار کنیم. یک شاخه مربوط به مطالعات هندسه محیط است که ما در این مطالعات باید بفهمیم که آب زیرزمینی ما اصلاً در چه محیطی قرار دارد، ذخیره شده و جریان دارد. که در این قسمت بیشتر روی مرزها، سنگ کف، سازند و تشخیص متخلخل بودن شکافها کار میکنیم و یکسری کارهای آزمایشگاهی و صحرایی است که نهایتاً منجر میشود محیط را بشناسیم. دومین مرحله مربوط به هیدرودینامیک آبخوان است که در این بخش ما بخش سیال را در کنار محیط جامد مورد بررسی قرار میدهیم و پارامترهایی را میسنجیم که به آگاهی از نحوه حرکت سیال در آن محیط جامد کمک میکند. ضرایبی همچون ضریب انتقال، ضریب ذخیره و … است. در مبحث هیدرولیک تقریبا با محیط جامد کاری نداریم. در این قسمت تمرکز ما فقط بر روی حرکت سیال و نحوه حرکت آن، شیب حرکت آن، مناطق ورودی، مناطق خروجی و … می پردازیم و استفادهای که از چاههای مشاهدهای میکنیم برای بحث هیدرولیک آب زیرزمینی است. در مورد چهارم وضعیت شیمی آب زیرزمینی را مورد بحث قرار میدهیم که از عناصر شایع و نادری تشکیل شده است و بررسی میشود که این آبی که شامل این وضعیت شیمیایی هست برای چه مصارفی مناسب است این قسمت همان هیدروژئوشیمی است. مبحث آخر مبحث منابع و مصارف یا همان بیلان است که تمام اطلاعاتی که در چهار بخش گذشته استفاده کردیم در این قسمت با یکدیگر سنجیده میشوند و نتیجه آن همان بیلان منابع و مصارفی است که برای دشت هایمان داریم. یک مرحله بعدی است که همان محله مدلسازی است که در آن همان محیطی که ساختیم و آن را شناختیم، در محیط کامپیوتر برای اهداف خاص خود شبیه سازی میکنیم.
در مبحث هیدرودینامیک که پیشتر اشاره شد لازم است یک سری مطالعات پایه انجام شود تا بتوانیم ضرایب را استخراج کنیم. مهمترین عمل که در این بخش باید انجام دهیم، حفر چاههای اکتشافی و آزمایشهای پمپاژی است که برای به دست آوردن این ضرایب انجام میشود. مشکلات مربوط به بخش هیدرودینامیک آب زیرزمینی به شرح ذیل است:
- عدم پوشش مناسب چاه های اکتشافی و پمپاژ و همچنین تجربه کم در تفسیر و تحلیل نتایج صحرایی در تعیین ضرایب هیدرودینامیک.
- توزیع نامناسب نقاط ضرایب هیدرودینامیکی آبخوان در سطح سفره آب زیرزمینی.
- عدم ترسیم صحیح خطوط هم ارزش قابلیت انتقال در سطح آبخوان و نیاز به بازنگری این نقشهها با حفظ ملاحظات فنی
- عدم وجود نقشه قابلیت انتقال قدیمی در سطح سفره آبدار زیرزمینی.
- عدم بهنگامسازی ضرایب هیدرودینامیکی آبخوانهای آبرفتی. با توجه به افت فاحش سطح آب زیرزمینی در بسیاری از آبخوان ها، نیاز است این نقشهها با توجه به ضخامت اشباع جدید، اصلاح شوند.
- در خصوص ضریب ذخیره بایستی بیان نمود که مقادیر به دست آمده از آزمونهای پمپاژ معمولاً دارای دامنه تغییرات زیادی بوده و در بسیاری از موارد مقدار در نظر گرفته شده برای این ضریب دستوری بوده و تغییر در آن با مقاومت روبرو میشود.
در مبحث هیدرولیک جریان آبهای زیرزمینی که بر پایه اطلاعات اخذ شده از چاههای مشاهداتی هستند، مسائلی وجود دارد که به شرح ذیل است:
- در چاههای مشاهدهای عدم دقت در اندازهگیری صحرایی، معیوب بودن ابزار اندازهگیری، عدم اصرار در قرائت ماهیانه، بیدقتی در ورود اطلاعات به بانک و … از عمده خطاها میباشند.
- تفاوت در آمار دریافتی ( سطح آب چاههای مشاهدهای) از بانک اطلاعات شرکت مدیریت منابع آب دریافتی از شرکتهای آب منطقهای که موجب انجام مجدد کار میشود.
- با توجه به وجود نوسانهای غیر موجه در آمار سطح آب چاههای مشاهدهای در ماههای متوالی در برخی موارد، به نظر میرسد آمار برداشت شده قبل از ثبت نهایی در بانک اطلاعات، مراحل کنترل و اصلاح را طی نکرده است.
- عدم ترازیابی چاههای مشاهدهای در یک دشت با توجه به نشست زمین و با چاههای جدید حفاری شده و همچنین عدم برآورد ارتفاع نقطه نشانه بر اساس GIS:DEM توسط کارشناسان آب منطقهای از نواقص غیر قابل استفاده شدن نتایج سطح آب چاههای مشاهدهای است.
- عدم حفر شبکه چاههای مشاهدهای به تفکیک لایههای آبدار، به نحوی که در شرایط فعلی برداشت اصلی از لایههای زیرین و محبوس میباشد ولیکن در اکثر دشتها شبکه چاههای مشاهدهای مربوط به لایه آزاد بالایی است و با وقوع یک سال مرطوب، آبنمود تهیه شده برای دشت نمایانگر بالا آمدن سطح آب در آن دشت میباشد که صحیح نیست. این مورد را در در آبنمودهای سال ۱۳۹۸ به وضوح میتوان دید. سال ۱۳۹۸ به علت بارندگیهای اواخر سال ۱۳۹۷ کلیه هیدروگرافها بالا آمدگی نشان داد که باعث خوشحالی شد.
- گاهی در یک مکان دو حلقه چاه مشاهدهای یکی در سفره آزاد و دیگری در سفره عمیق شده و آمار چاههای مذکور اشتباه ثبت شده است که میتواند خطای اندازهگیری و یا خطای شخص وارد کننده باشد.
- عدم درج اطلاعات سطح آب چاههای مشاهدهای در یک لایه آبدار حفاری شده و ثبت و آرشیو نمودن این اطلاعات با مشخصات متفاوت که باعث تحلیلهای نادرست در مراحل مطالعات میشود.
- عدم دقت در نامگذاری، برداشت مختصات چاههای مشاهدهای جدید و تراز ارتفاعی منجر به کسب اطلاعات آب زیرزمینی خواهد شد.
- عدم استمرار در آمار چاههای مشاهدهای خصوصاً در مواردی که به هر دلیل تکنسین موفق به اندازهگیری نگردد، باعث حذف اطلاعات چاههای مشاهدهای و در نتیجه نقض اطلاعات در بخشی از آبخوان شود.
- با توجه به واگذاری کار اندازهگیری سطح آب چاههای مشاهدهای به بخش خصوصی، سری زمانی آمار سطح آب بعضاً دارای خلآ آماری زیادی است. در این مورد میبایست کارشناس مسئول تعیین شده و تمامی عملیات صحرایی و دفتری با کیفیت مناسب و تحت نظر کارشناس مسئول مجرب انجام شود. در این خصوص و با اضافه شدن اطلاعات هر ماه، به صورت همزمان( در زمان تهیه بانک اطلاعاتی در شرکت آب منطقهای) هیدروگراف چاه مشاهدهای ترسیم و تغییرات ایجاد شده کنترل گردد. هرگونه نوسان شدید در تغییرات ایجاد شده میبایست توجیه گردد. به عنوان مثال افزایش ناگهانی سطح آب در اثر بارش شدید و یا سیلاب ایجاد شده قید گردد.
- آرایش نامناسب چاههای مشاهدهای به ویژه در مبادی ورودی و خروجی جریان آب زیرزمینی به دشتها و حواشی رودخانهها، موجب ایجاد ابهام در محاسبه جریانهای زیرزمینی ورودی و خروجی و ارتباط آب زیرزمینی با جریانهای رودخانهای میشود.
- تخریب چاههای مشاهدهای در مناطق شهری و عدم توانایی دفاتر مطالعات پایه جهت احیا و یا حفر چاههای جدید در مکان قبلی، موجب قطع آمار و نقص شبکه میشود.
- در برخی موارد چاههای مشاهدهای در معرض تاثیر مستقیم آبیاری و چاههای دفعی قرار دارند، در اینگونه موارد سطح آب اندازه گیری شده معرف سطح آب زیرزمینی نبوده و در این قبیل موارد اصلاحات لازم در زمان اندازه گیریها انجام نمیشود. بعدها در فرایند تهیه هیدروگراف معرف و یا نقشههای تراز و عمق آب زیرزمینی، ناهنجاریهایی ایجاد میشود.
در بحث کیفیت آب زیرزمینی متاسفانه مسائل بیشتری وجود دارد و لازم است در شبکه پایش کیفی بازنگری صورت گیرد:
- در طراحی شبکه پایش کیفی به موقعیت، عمق نفوذ در سفره، نوع و تراکم منابع بهرهبرداری دقت نمیشود و لذا نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی این منابع نماینده، وضعیت عمومی منطقه نیست.
- عدم تفکیک چاههای انتخابی کیفی بر اساس نوع لایه آبدار.
- در بسیاری از موارد پراکنش، نوع منبع، موقعیت قرارگیری و … منابع انتخابی کیفی فاقد اصول انتخاب درست است.
- تجزیه شیمیایی منابع آب زیرزمینی بر اساس کاتیون و آنیونهای معمول انجام میشود، این در حالی است که وجود عناصر و ترکیبات دیگر که در مصارف مختلف آب زیرزمینی حائز اهمیت است در این نتایج وجود ندارد. به عنوان مثال عناصر سنگین.
در بخش منابع و مصارف آب زیرزمینی شایع ترین چالشها به شرح زیر میباشند:
- مهمترین پارامتری که در بیلانها تأثیر گذارند میزان مصرف است که ما از سفرهها برداشت میکنیم. معمولاً اطلاعات به هنگام سالانهای از این اطلاعات برداشت چه منابع آب سطحی و چه منابع آب زیرزمینی نداریم. آماربرداریها معمولاً هر ۵ یا ۶ سال یکبار است که خود آن نیز یک پروسه تهیه و تولید و جمعآوری اطلاعات دارد که منجر میشود همواره ما اطلاعات بروزی از این منابع نداشته باشیم.
- اطلاعات آماربرداری منابع آب زیرزمینی ( به عنوان مثال دبی لحظهای) در یک سال و حداکثر طی یک یا دو بار اندازهگیری میشود، ساعات کارکرد سالانه، تغییرات آبدهی منبع و بسیاری دیگر از اطلاعات تنها بر اساس اظهارات بهرهبردار تکمیل شده و قطعیت بالایی ندارد.
- عدم دسترسی به میزان واقعی آب برگشتی از مصارف گوناگون خصوصاً کشاورزی و همچنین عدم وجود اطلاعات در خصوص ذخیره رطوبتی خاک که باعث نگهداشت آب نفوذ کرده شده و عملاً مانع رسیدن آب به سفره زیرزمینی میشود.
- عدم وجود مطالعات دقیق در خصوص نفوذ مستقیم ازبارش در سطح کشور با هدف برآورد حجمی آن بسیار محدود انجام شده و مستلزم تحقیقات بیشتر و مطالعات میباشد.
- عدم آرایش شبکه پایش سطح آب زیرزمینی در پیرامون جریانات سطحی باعث محاسبه غیردقیق حجم این پارامتر میشود. در وضع موجود استفاده از فرمولهای تجربی جهانی مورد استفاده قرار میگیرد.
- عدم همخوانی اطلاعات حجم برداشت آب جهت مصرف کشاورزی (به عنوان بزرگترین مصرفکننده آبهای زیرزمینی) حاضر از آماربرداری با مطالعات جانبی از قبیل نقشه کاربری اراضی و تراکم پوشش سبزینگی با هدف تعیین آب مورد نیاز گیاه که معمولاً همگرا نبوده و با خطای زیادی همراه است.
- نواقص و چالش٬هایی که در این پاورپوینت لیست شده بود در این قسمت به پایان رسید و لازم میدانم که تشکر زیادی از بخش مطالعات آب زیرزمینی کشور انجام دهم. دفتر مطالعات پایه شرکت مدیریت منابع آب طی این ۵۰ سالی که فعال بوده خدمات بزرگی ارائه داده است. من در کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای شرق آفریقا کارهای آب زیرزمینی انجام دادم و با شجاعت کامل می توانم بگویم که ما در زمینه آب زیرزمینی خیلی جلوتر هستیم.
- مهندس دهبندی پس از پایان ارائه آقای مهندس توانا ضمن تشکر از ایشان ادامه دادهاند: به نظر من چالشهای ما دو سری هستند. یکسری آنهایی که اندازه میگیریم و یک سری از پارامترهایی که در دستور کار ما نیست و آنها را اندازه نمیگیریم و باید فعلاً روی بخشی تمرکز کنیم که اندازه میگیریم و خطا دارند. همچنین خواهشمندم از دوستان که در بحث مشارکت کنند و نظرات خود را اعلام کنند اگر چالشهای دیگری وجود دارد آنها را مطرح کنند.
- یکی از شرکت کنندگان سوال پرسیدند: آیا ممکن است بر اساس آخرین آماربرداری حوضههای آبریز درجه دو مقدار تخلیه و تغذیه آبخوانها در یک جدول در قیاس با دوره قبلی آماربرداری ارائه شود؟ آیا همچین قیاسی معتبر است؟
- مهندس شاهحسینی در پاسخ فرمودند: گزارش آماربرداری اول و دوم منتشر شده است میتوان از خلاصههای آن این اطلاعات را استخراج کرد اما قیاس آن قیاس درستی نیست به این دلیل که ما در آماربرداری دور اول در بسیاری از مواقع خصوصاً در مورد چشمهها در حد کوه و دشت آمار برداشت کردیم وارد ارتفاعات نشدیم در حالیکه در آماربرداری در دور دوم به مراتب از نظر پوشش بهتر و دقیقتر از آماربرداری دوره اول بود و شاید اگر ما این احجام را خصوصاً در تعداد با یکدیگر مقایسه کنیم دچار اشتباهاتی شویم. اما بعد از آماربرداری دوره سوم میتوان نتایج آمار برداری دور سوم را با نتایج آماربرداری دور دوم به خوبی مقایسه کرد.
- سوال دیگری که مطرح شده بود این است که در آبخوانهای ساحلی که تعادل هیدرواستاتیکی آب شور و شیرین اهمیت دارد آیا پایشهای صورت پذیرفته است؟
- آقای مهندس شاه حسینی در پاسخ فرمودند : در آبخوانهای ساحلی شمالی، مرکز تحقیقات دریایی در دریای خزر این کار را به صورت کلی انجام میدهد، نتایج آن را رصد و مطالعه نکردم اما جدیداٌ در تماسی که با خانم دکتر بنیهاشمی داشتم قرار شده است ما در حوضه اترک که مقداری متمرکز شدهایم درباره ساحل نشستهایی داشته باشیم و انشاالله این نتایج را منتشر کنیم. اما در سواحل جنوبی عملاً کاری انجام نشده است اگر انجام شده باشد به صورت محلی توسط برخی از شرکتهای آب منطقهای بوده است.
- یکی از شرکت کنندگان به نام آقای موسوی عنوان کردند: من به عنوان عضوی که در بخش آب کشور بودم بعد از شنیدن این گزارش بیشتر دچار نگرانی شدم از این جهت که در بخش آب کشور نه تنها از آب زیرزمینی غافل شدیم بلکه علاوه بر آن حمایت و سرمایهگذاری لازم برای اطلاعات پایه و پایش منابع آب انجام ندادیم و این بسیار تاسف بار است. به نظر من ما بیشترین کار را باید بگذاریم در سطح عالی وزارت نیرو روشنگری شود. من هنوز فکر میکنم که وزارت نیرو خودش متوجه موضوع نیستند که این اطلاعات باید پایه و اساس کارهای اجرایی که بعداً باید انجام دهیم باشد. چون جاهایی که مشکل دارند بعداً باید به لحاظ مدیریتی برویم و کاهش مصرف در آنجا ایجاد کنیم یا اگر جایی وضعیت بیلان مان خوب است و کیفیت آب مناسب است مردم را از بهرهبرداری محروم نکنیم. من افسوس میخورم از این هم حق بلند که در بدنه وزارت نیرو وجود دارد و از طرفی هم نگران ساختار هستم که واقعاً با این وضعیتی که وجود دارد و خلاءهای اطلاعاتی که داریم در چه وضعیتی قرار دارد؟
- مهندس شاه حسینی در پاسخ گفتند: به هر حال این تمام بضاعت مجموعه وزارت نیرو در طول ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته بوده است و به هر حال محدودیتهای فراوانی بر این فرآیند حاکم است. دوستان موسسه تحقیقات آب یک مطالعات جامعی را در مورد دفتر مطالعات پایه منابع آب انجام داده بودند که بخشی از آن مقایسه اعتبارات مطالعات در کشورهای مختلف بود و در همین بخش هم سهم کشور ما خیلی کمتر از کشورهای نزدیک به خود ما بود و همه اینها در جمعآوری اطلاعات تاثیر میگذارد. برای مثال ما تقریباً سالی حدود ۴۰ تا ۵۰ حلقه چاه اکتشافی در کشور حفر میکنیم که حدود ۳۴ تا ۳۵ میلیارد تومان هزینه به قیمت سال ۹۵ که در حال حاضر شاید حدود ۷۰ میلیارد تومان هزینه بخواهد و کل اعتبارات تجهیز ما حدود ۷۰ میلیارد تومان است پس بنابراین ما در اولویت بندی نمیتوانیم این نیاز را پاسخگو باشیم.
- مورد دیگر که مهندس توانا به دفعات در مورد تکمیل و بازنگری شبکه پایش اشاره داشتند، لازم است در این مورد بگویم شاید از این به بعد اصلاً نتوانیم هیچ چاه پیزومتری را حفر کنیم به این دلیل که تا سالهای گذشته چاه پیزومتر را در زمین مردم حفر میکردیم و جایی که آقای مهندس توانا فرمودند چاهها را خراب میکنند، مردم حق دارند چرا که زمین خودشان است و ما برای اینکه بتوانیم این چاهها را به درستی طراحی و نگهداری کنیم باید آن قطعه زمین را بر طبق قانون خریداری کنیم و ما حتی برای حفاری آن اعتبار نداریم چه برسد به خرید زمین.
- سپس مهندس توانا گفتند: آقای موسوی بسیار مسئله را نگران کننده عنوان کردند در حالی که در جایگاهی که ما امروز هستیم شبکه پایش آماری و اطلاعاتی ما خوب است و نگرانی برای همین فرمایشات آقای مهندس شاه حسینی هست که ما حتی در آینده شاید نتوانیم چاه مشاهداتی حفر کنیم و در واقع ترند ما به سمت بد شدن است.
- یکی از شرکت کنندگان پرسیدند: استفاده از دادههای ماهوارهای گریس برای پایش تغییرات آب زیرزمینی را چه قدر معتبر می دانید؟ آیا استفاده از این دادهها را پیشنهاد میکنید؟
- دکتر ناصری فرمودند: بر اساس تجربیات خودم نکتهای را باید عنوان کنم که همان طور که می دانید ماهواره گریس یک ماهواره گرانش سنجی هست و بر اساس تغییرات گرانشی توده رطوبتی که بر روی خاک وجود دارد این گرانی سنجی را انجام میدهد. نکته مهمی که اینجا وجود دارد این است که ماهواره گریس صرفا مربوط به آب زیرزمینی نیست بلكه آب میان بافتی یعنی همان آبی که در لایه غیر اشباع وجود دارد و تامین کننده آب زیر سطحی هست هم در آن دیده میشود. به علاوه اگر پیکره آبی بزرگ و مخزن سدی هم وجود داشته باشد و ذخیره برفی هم در درون ماهواره گریس دیده میشود. بنابراین طیف متنوعی از اطلاعات میتوان از این ماهواره به دست آورد. بنابراین با توجه به این که اطلاعات این ماهواره صرفاً برای آب زیرزمینی نیست باید از اطلاعات آن به دقت استفاده کرد و نکته دوم اینکه اطلاعات بزرگ مقیاس دیگر باید کالیبره شوند و با توجه به اینکه ما اطلاعات زمینی به طور مستقیم نداریم که از آنها برای کالیبره کردن اطلاعات ماهواره استفاده کنیم فرآیند کالیبراسیون گریس باید در قالب مدلسازی انجام شود.
- در ادامه مهندس توانا گفتند: با وجود حساسیت و کمبودهایی که برای استفاده از ماهواره گریس وجود دارد اما لازم است از آن استفاده شود تا محدودیتهای آن رفع شود و بالاخره راه حلی برای استفاده از آن پیدا شود تا شاید دادههای ما در سال ۱۴۰۰ از دقت بالاتری برخوردار باشد.
لینک فایل پی دی اف ارائه آقای مهندس توانا:
https://drive.google.com/file/d/1Z9WrFU4hYIphgiTwdypYgW_ZvOgwlBrE/view?usp=sharing